ترجمه: آرش خوش صفا
جِنت وینترسون Jeanette Winterson، داستان نویس مشهور بریتانیایی، در کتاب خود با عنوان چرا خوش بخت بود وقتی می توان معمولی بود (۲۰۱۱) می نویسد:
ادبیات، بستر مشترک است. بستری که نه سودآوری های تجاری آن را می گردانند و نه فرهنگ عامه می تواند آن را به انحصار خود درآورد – به همان گونه که همیشه چیز جدیدی برای بهره کشی گیر می آورد و به حرکت مداوم خود ادامه می دهد.
خیلی ها از رویارویی دنیای رام با دنیای رام نشده حرف می زنند. اما طبیعتِ رام نشدنی تنها نیاز ما انسان ها نیست؛ بلکه فضای بازِ رام نشده نیروی تخیل مان نیز از نیازهای ما به شمار می آید.
کتاب خواندن همه این چیزهای رام نشدنی را در دل خود جای داده است.
علاقه ما به هنر در علاقه مان به اکنون و همیشه خودمان خلاصه شده است. اکنون و همیشه. این همان حس بشری است که همیشه وجود داشته است. و این همان چیزی است که مرگ را برای ما امکان پذیر می کند.